روانشناسی تبلیغات و تاثیری آن بر ذهن مردم
تبلیغات، رسانه های گروهی و قوانین اجتماعی پدیدههای دیگری هستند که بر افکار عمومی اثر میگذارند.
بیتردید، افکار عمومی در بستر قالبهای ارزشی اجتماعی و فرهنگی جوامع شکل میگیرند و تحول میپذیرند.
افکار عمومی در روابط اجتماعی انسان ها تغییر ایجاد میکند. رسانه های گروهی نوعی هم فکری، هم دردی و همسانی در میان مردم یک کشور و حتی مردم جهان ایجاد مینمایند.
افکار عمومی روابط اجتماعی را توسعه میبخشد و روحیه جمعی را تقویت میکند.
هر چه وجدان و ارزش جمعی در جامعههای ریشهدارتر باشد؛ روابط عمومی پایدارتر و عمیقتر خواهد شد.
نفوذ علم روانشناسی در تبلیغات
در اوایل قرن بیستم بود که برای فروش بیشتر محصولات، روانشناسی نیز به حوزه تبلیغات وارد شد.
جاذبههای احساسی، تاکتیکهای ترس و وعدههای غیرمحتمل به ابزار دست تبلیغکنندگان تبدیل شد. کمپینهای تبلیغاتی زیادی از نگرانیهای مردم سوءاستفاده میکردند،
برند معتبر ژیلت به عنوان اولین ابداعکننده تیغ اصلاح در اوایل قرن نوزدهم، یکی از معروفترین برندهایی بود که با توسل به این ابزار کمپین تبلیغاتی خود را پیش برد.
تبلیغات در این تبلیغ شاهد توضیح مختصری در خصوص راحتی و آسان بودن استفاده از تیغهای ژیلت بودیم،
سپس به این نکته اساسی اشاره میشد که اگر از تیغهای ژیلت استفاده کنید از خطراتی که در اثر تماس با فرچه، صابون و تیغهای آرایشگاه بیشتر مردان را تهدید میکند در امان هستید.
این یک رویکرد کاملاً جدید برای فروش کالا بود. تبلیغات ژیلت به شکلی تاثیرگذار به مخاطب تلقین میکرد که نه تنها محصولی وجود دارد که تا پیش از این هرگز احساس نیاز به آن نمیکردید،
بلکه بدون استفاده از آن مستعد جذب عوامل بیماریهای پوستی میشدید که هرگز وجود نداشتند. این شیوه تبلیغاتی اثربخشی بالایی داشت و جای هیچ مقاومتی را در برابر این محصول باقی نمیگذاشت.
همین امر باعث شد تیغهای ژیلت با قیمت گزاف ۵ دلاری خود بتوانند راه خود را به دل مردانی که اصلاح میکنند باز کرده و ژیلت به یکی از ثروتمندترین شرکتهای آن زمان تبدیل شد.
در مدت زمان کوتاهی آژانسهای تبلیغاتی زیادی از ژیلت درس گرفتند و مطبوعات پر شد از تبلیغاتی که با پرسشهای نگرانکننده، ذهن مخاطب را هدف قرار میداد.
روانشناسی تبلیغات چیست؟
به طور کلی، روانشناسی تبلیغات تجاری ترکیبی از متغیر های متفاوت است که سعی می کنند گرایشات ذهنی مصرف گرایی را پیش بینی کنند.
امروزه تبلیغات فقط به تلویزیون، رادیو و حتی اینترنت محدود نمی شود و عملا هر چیزی که در اطراف مان است این نقش را ایفا می کند.
نحوه ای که محصولات در یک فروشگاه به نمایش گذاشته می شوند، رنگ و اندازه چیپس، قیمت لباس ها، حرف های زیرکانه ای که در رادیو پخش می شوند
و به عبارت دیگر، هر چیزی که محصولی را جذاب و نظرمان را به آن جذب می کند، ابزاری قوی برای تبلیغات آن است.
همه ما وقتی محصولی را می خریم، سعی می کنیم خود را از دیگران متمایز کنیم.
چنین تمایلی برای برجسته، متفاوت و منحصر به فرد بودن، چیزی است که روانشناسی تبلیغات تجاری از آن بهره می برد.
بعد از اینکه تفاوت های شخصیتی ایجاد شدند، مفاهیمی مانند انگیزه، اولویت ها و یا قضاوت های شخصی پا به میدان می گذارند.
شیوههای تأثیرگذار تبلیغات بر افکار عمومی
کارگزاران تبلیغات در فرآیند نوآوری با مخاطبان خود دارای هفت نقش پیاپی هستند. آنها باید نسبت به پیام هایی که ارسال میکنند آگاهی کافی و باور داشته باشند .
و نسبت به سازمان یا جامعه خویش نیز احساس تعلق داشته باشند.
۱- برانگیختن احساس نیاز مردم نسبت به تغییر: کارگزار تبلیغ باید نیازها را مشخص کند و آنها را به صورت عاملی سازنده و ابزاری برای پیشرفت ارائه کند.
۲- ایجاد ارتباط با مخاطب: کارگزار تبلیغ میتواند با ایجاد اعتماد و همدلی با نیازهای مخاطبان این روابط را تحکیم بخشد.
٣- تعیین نیاز مخاطب: کارگزار تبلیغ باید از نظر روانی خود را در موقعیت مخاطبان قرار دهد و مسائل را آنگونه ببیند که آنان میبینند.
۴ – ایجاد انگیزه تغییر در مخاطب: کارگزار تبلیغ پس از راههای دستیابی مخاطب به اهداف خود، باید او را به تغییر و نوآوری تشویق کند.
۵- تبدیل نگرش به رفتار: نگرش نوعی آمادگی و تمایل به کنش و واکنش خاص در مقابل محرکی ویژه است.
نگرش، سازمانی پایا در فرآیندهای انگیزشی، هیجانی و اداراکی است. نگرش افراد در بیان و رفتار آنان متجلی میشود: لذا بین نگرش و رفتار رابطه نزدیکی وجود دارد.
۶- پایداری تغییر: کارگزار تبلیغ باید به گونهای مؤثر و با ارسال پیام های تشویقی، رفتار جدید در مخاطب مورد نظر را تثبیت و پایدار کند.
۷- دستیابی بر داوری جدید: موفقیت کارگزار تبلیغ، استفاده از رهبران افکار یا صاحبان نفوذ است؛ افرادی که آگاه و معتمد جامعه هستند. .
هدف اصلی تبلیغ نفوذ در رفتار افراد است. کارگزار تبلیغ باید عوامل مؤثر در رفتار انسان ها را بشناسد و از عواملی استفاده کنند که ظاهری آبرومند و قابل قبول داشته باشد.
در صورت عدم شناخت مخاطبان و نمادهای فرهنگی آنها تبلیغات میتواند اثر نامطلوبی بر جای گذارد.
شیوههای ارتباط میان فردی بر تبلیغات
١- گفت و شنود: هدف گفت و شنود میتواند آموختن، فرمان دادن و یا پرسیدن باشد.
۲- همانند سازی: پیوند عاطفی رابطهی میان شخص با یک آرمان و یا یک شخص و یا حتی یک گروه دیگر است.
افراد تمایل دارند با شیوه حرف زدن، بیان، ظاهر، رفتار و دیگر ویژگیهای نزدیکان خود عمل کنند.
٣- اقناع: اقناع فرآیندی اجتماعی و نمادین است در فرایند اقناع، ارتباط میان فردی، نقش تعیین کنندهای ایفا میکند.
در تبلیغات باید رسانه های ارتباطی و گروهی را در جهت اقناع مردم به کار گرفت.
۴ – تصمیم: تصمیم فرآیندی اجتماعی است که در زمان جریان مییابد. نظراتی که آشکارا بیان میشوند؛
نشانه تصمیم فرد هستند و منتج از فرآیندی شناختی میباشند.
وبلاگ